نمودهای ادبیات پلیدشهری در داستان های صادق هدایت، صادق چوبک و غلامحسین ساعدی
پایان نامه
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان قزوین - دانشکده علوم انسانی
- نویسنده زینب دانشور
- استاد راهنما بهرام شعبانی رضا سمیع زاده
- سال انتشار 1392
چکیده
چکیده ادبیات پلید شهری، شکلی ادبی است که آن را در تضاد با ادبیات آرمان شهری تعریف کرده اند. ادبیات پلیدشهری، بر خلاف ادبیات آرمان شهری، سابقه ای طولانی ندارد. ادبیات بیمارگونه و ضدّ آرمان شهر، دیگر نام هایی است که به این شکل ادبی اشاره دارد. بر اساس آثار ادبی موجود در این زمینه، فضای آلوده و پر از تباهی پلیدشهرها به دلیل وجود ابرقدرت های سیاسی و اجتماعی ظالم، زمینه ساز زندگی ناخوشایند و آلوده ای است که مردم را از داشتن آینده ی روشن و سالم محروم ساخته و زندگی آن ها را با اجبار و سازگاری ناخواسته همراه می سازد. در ایران نیز، اوضاع اجتماعی و سیاسی پلیدگونه ی دهه بیستم، -اتفاقاتی چون انقلاب مشروطه، کودتای 28مرداد و حوادث شهریور بیست- تأثیرات فراوانی در ادبیات و به ویژه ادبیات داستانی داشت. در عموم داستان های این دوره، ردّپای خصوصیّات پلیدشهری دیده می-شود. اختناق و فشارهای موجود، نویسندگان را بر آن داشت تا با بیانی رمزآلود و نمادین به شرح وضع موجود بپردازند. اوضاعی که در آن خشونت و استبداد بیداد می کرد. هدایت، چوبک و ساعدی از نویسندگانی بودند که اغلب داستان های خود را بر پایه ی خصایص پلیدشهری بنا نهادند و جزو نویسندگان پلیدشهری و نامبردار شدند. همزمانی حیات این سه تن با حوادث اجتماعی و سیاسی در داستان نویسی ایشان اثرگذار بود. این سه تن، به وسیله ی ترسیم اوضاع نامناسب و سرشار از وهم فضای داستان هایشان، به خوبی پلیدشهرهایی را تصویر کردند که در آن شاهد هیچ گونه رحم و مردمیّت و انسانیّتی نیستیم. نمودهای پلیدشهری فراوانی را در نوشته های ایشان شاهدیم. مرگ اندیشی، اوضاع نابسامان زنان و باورهای خرافه، در داستان های هر سه حضوری پر رنگ دارند، اما پوچ گرایی، یأس انگاری و دین ستیزی در داستان های هدایت، فساد، انحرافات جنسی و فقر در داستان های چوبک و نهایتاً روان پریشی، بیماری و استبداد در داستان های ساعدی بیشتر جلوه گر است. در این پژوهش، علاوه بر معرفی این نوع ادبی، به بررسی نمودهای آن در داستان های سه نویسنده ی نامبرده پرداخته ایم.
منابع مشابه
سور رئالیسم در داستان های صادق هدایت و غلامحسین ساعدی
مکتب سورئالیسم در اروپا بوسیله آندره برتون، شاعر و منتقد اروپایی پایه گذاری شد. سورئالیسم از مکتب دادا که برخاسته از اعتراض ها در برابر همه جنبه های فرهنگ است سرچشمه می گیرد. از ویژگی های یک اثر سوررئالیست، نوشتن خودکار، اشیاء سورئالیستی، تصادف عینی، طنز و تضاد است که در این پایان نامه به بررسی این ویژگی های سوررئال در آثار هدایت و ساعدی پرداخته شده است. در ایران، سورئالیسم با بوف کور هدایت آغا...
15 صفحه اولعوامل انسجام در داستان عدل صادق چوبک
مقولۀ انسجام، یکی از مباحث موردتوجه زبانشناسان، ازجمله زبانشناسان نقشگرا در تحلیل متن است. از نظر آنان، تحلیل متن عبارت است از مطالعه و بررسی ارتباط، همبستگی و پیوندهای موجود میان جملهها در متون نوشتاری وکلامی. بهعبارتدیگر، نکتۀ مهم در چنین تحلیلی، مفهوم انسجام و چگونگی پیوند معانی جملهها یا گزارهها در یک متن است. در مقالۀ حاضر، با استفاده از نظریۀ تکاملیافتۀ انسجام هلیدی و حسن (19...
متن کاملصادق چوبک و داستان «قفس»
این نوشته کوتاه نشانه تلاشی اندک است برای اشارت به لزوم انجام کارسترگ به منظور معرفی گزیده آثار ادب فارسی به دو صورت زبانی فارسی و انگلیسی، با این امید که به همت اشخاص متبحر در زبانهای فارسی و انگلیسی آثار ممتاز نظم و نثر فارسی به زبان انگلیسی ترجمه شود تا مردم دیگر کشورهای جهان با میراث غنی ادب فارسی آشنا شوند. اگر این مهم صورت پذیرد می توان امیدوار بود که در آغاز هزاره سوم کاری بس مهم و متن ...
متن کاملروش علمی صادق هدایت در پردازش داستان¬های کوتاه رئالیستی
اگرچه شهرت هدایت بیشتر مرهون داستان¬های «بوف کور»، «سه قطره¬خون» و «زنده به¬گور» است و این داستان¬ها از نظر ساختاری، بسیار منسجم و نظام¬مند هستند؛ بسامد این¬گونه تجربه¬های هدایت در قیاس با داستان¬های کوتاه رئالیستی ناچیز است. هدایت نزدیکِ بیست و پنج داستان کوتاه رئالیستی دارد که معماری، ساختمان و پردازش آنها نشان می¬دهد که وی در این ¬زمینه، تبحر و چیرگی خاصی دارد و به همین دلیل با اقتباس از روش¬...
متن کاملبررسی ابعاد تمثیلی داستان «قفس» از صادق چوبک
تمثیل یکی از شیوههای ادبی است که نویسنده به کمک آن پیام مورد نظر خود را محسوس میکند و بر گسترهی شناخت و درک مخاطب میافزاید. این صنعت ادبی با توجه به کارکردهایی که دارد، در ادبیات داستانی معاصر هم مورد استفاده قرار گرفته است. در این بین، صادق چوبک در داستان «قفس» با نگاهی تمثیلی، دغدغههای سیاسی و اجتماعی خود را بازگو کرده و تصویری از جامعهی تسلیم و منفعل زمان خود ترسیم کرده و ساختار حکومت ...
متن کاملسبکشناسی نحوی داستان ”قفس“ صادق چوبک بر اساس صدای دستوری
هدف از پژوهش حاضر بررسی مقولة نحویِ صدای دستوری در داستان کوتاه ”قفس“ صادق چوبک است.هموارهمیاناندیشهوسبکنحوینویسندهارتباطوجودداردوبا در نظرگرفتناینارتباطمیتواندیدگاهغالبچوبکراتبییننمود. ”قفس“ طرحی است دربارۀ جهانی که بر بنیاد تنازع بقا قرار گرفته است و مرغ و خروسهای اسیر در قفس، تمثیلی از جامعۀ بشری هستند. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که در این داستان، پربسامدترین صدای دستوری، صدای منفعل ا...
متن کاملمنابع من
با ذخیره ی این منبع در منابع من، دسترسی به آن را برای استفاده های بعدی آسان تر کنید
ذخیره در منابع من قبلا به منابع من ذحیره شده{@ msg_add @}
نوع سند: پایان نامه
وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان قزوین - دانشکده علوم انسانی
کلمات کلیدی
میزبانی شده توسط پلتفرم ابری doprax.com
copyright © 2015-2023